دارم میشم یک سالههههههه
اینروزا در حال برنامه ریزی و خرید تولد ستی جون جونیم هستیم واااااااای دخمل نازمون یکی یکدونه مون چراغ خونمون عزیز دردونه مون داره یک ساله میشه ای خدا چقدررررررر زود گذشت ... یعنی ستیای من یک ساله میشه؟ وای خدایا شکرت انگار دارم خواب میبینم وهمه ی اینا یک رویاست یک رویای شیرین و دوست داشتنی تولدشو اگر خدا بخواد شمال وخونه ی مامانم اینا میگیریم وااااااااااااااای چی بشهههه اینروزا کار من و این ستی خانوم شده رفتن به پارک وسرسره بازی البته با دوچرخه اش میریم و بیشتر بچه ها رو میبینه و ذوق میکنه حرف ثابت من و دانیال تو اینروزا اینه که ما بدون ستی جون چیکار میکردیم؟؟؟ چطوری زندگی میکردیم واقعا که با وجودش همه چی قشنگتر شد انقدر ز...
نویسنده :
عاطفه
23:14